اکنون مرا بهار دل انگیز دیگری
اکنون مرا بهار دل انگیز دیگری
آورده است وعدهی پاییز دیگری
ویرانه های خانه من ایستاده اند
چشم انتظار حملهی چنگیز دیگری
تا مرگ، یک پیاله فقط راه مانده است
کی می رسد پیالهی لبریز دیگری
آتش بزن مرا که به جز شاخه های خشک
باقی نمانده از تن من، چیز دیگری
تهران و تلخکامی من مانده است!کاش
تبریز دیگری و شکرریز دیگری
فاضل نظری
گریه های امپراطور
+ نوشته شده در سه شنبه چهاردهم خرداد ۱۳۹۸ ساعت 5:14 توسط مشاعره
|